- پی اندر پی
- متصلیکی بدنبال دیگریپیاپیپی در پی
معنی پی اندر پی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پر پیچ پیچا پیچ بر پیچ: این وعده فردای توپیچ اندرپیچ آخر غم هجران تو چند اندر چندک (منوچهری) -2 پیچیده پر شکن مرغول (زلف)، معقد پیچیده مشکل
متناوب، متواتر، مرتباً، متوالی
پیاپی
پیاپی، پشت سرهم، یکی پس ازدیگری
Successive
последовательный
aufeinanderfolgend
послідовний
kolejny
sucessivo
successivo
sucesivo
successif
opeenvolgend
ต่อเนื่อง
berturut-turut
متتابعٌ
अनुक्रमिक
mfululizo